هشدار صریح مشایخی به پزشکیان: اگر نمیتوانید اصلاحات را انجام دهید، کنار بروید | هر یارانهای که میدهیم باید به کالا برسد
به گزارش اقتصادنیوز، 180 اقتصاددان و کنشگر اقتصادی و اجتماعی با صدور نامه ای سرگشاده خطاب به مسعود پزشکیان خواستار عدالت و شفافیت در نظام بودجهریزی کشور و اصلاح هزینههای بودجه همزمان با اصلاحات اقتصادی شدند.
در این باره، علینقی مشایخی اقتصاددان و یکی از امضاکنندگان این بیانیه در گفتگو با اقتصادنیوز میگوید: « اگر دولت هزینه برخی نهادها را که دولتی نیستند، حذف نکند و کسری بودجه را کاهش ندهد، کل نظام لطمه میبیند. مگر حفظ نظام از اوجب واجبات نیست؟ بنابراین، ما میگوییم برای استحکام و جلوگیری از تضعیف نظام، باید این بودجه حذف شود.»
اقتصادنیوز: داوود سوری، از امضاکنندگان نامه 180 اقتصاددان و پژوهشگر و کنشگر حوزه اقتصادی و اجتماعی به رئیس جمهور، میگوید نخستین گام اعتمادسازی این است که «دولت پیش از تحمیل هزینه به مردم، یکبار هم به خودش سوزن بزند.»
گفتگوی اقتصادنیوز را با علینقی مشایخی میخوانید.
*****
*آقای مشایخی! در بیانیه اخیر اقتصاددانان و کنشگران اجتماعی که شما از امضاکنندگان آن هستید، ضمن اینکه بر اصلاحات اقتصادی و مشخصا اصلاح قیمت حاملهای انرژی تاکید شده، الزاماتی را نیز در کنار آن مطرح کرده است، چه ضرورتها و نگرانیهایی باعث صدور این بیانیه و امضای آن از سوی جنابعالی شد؟
اگر دولت روی کاهش هزینهها بهخصوص هزینههایی که اثربخشی زیادی نداشتهاند، تمرکز نکند، کسری بودجه ادامه پیدا میکند و تورم افزایش مییابد. بار این تورم بر دوش ملت میآید و باعث نارضایتی میشود. در واقع، اصلاح امور اقتصادی بسیار سخت خواهد شد. بنابراین، اولین خواسته این است که دولت هزینهها را کاهش دهد.
چرا پولهایمان را درست و بهجا خرج نکنیم؟
در این مدت اخیر، هزینههای برخی سازمانها و نهادها رشد بسیار زیادی داشت و معلوم نیست دستاوردشان چه بوده است؛ هیچ شاخصی نیست که نشان دهد این هزینهها چه نتیجهای داده است. پس چرا باید این هزینهها را انجام دهیم؟ از طرف دیگر، آموزش و پرورش و بهداشت و درمان ما در فقر قرار دارند؛ در بحث دارو، پرستار و بازنشستگان مسئله داریم و آنها در فقر به سر میبرند. چرا باید اینگونه عمل کنیم؟ ما چرا پولهایمان را درست و به جا خرج نکنیم؟
اینها نگرانیهایی است که ما داریم و اگر دولت در این جهت حرکت نکند، ممکن است اوضاع اقتصادی را بدتر کند. همه باید در مسیر اقتصادی حرکت کنیم؛ همه باید بدانیم در ازای خرجی که میکنیم، چه چیزی به دست میآید. اگر چیزی حاصل نمیشود، نباید آن را ادامه دهیم.
دلسوزانه میگوییم بودجه برخی نهادها باید حذف شود
*محور اصلی این بیانیه تاکید بر حذف ردیفهای پرهزینه و بیاثر بودجه است. از نگاه شما آیا دولت پزشکیان که نتوانست مثلا فیلترینگ را حذف کند، شجاعت و جسارت اصلاح بودجه این بخشها و حذف آن را دارد؟
این پیشنهاد به نفع کل نظام است. اگر دولت این هزینهها را حذف نکند و کسری بودجه را کاهش ندهد، کل نظام لطمه میبیند. مگر حفظ نظام از اوجب واجبات نیست؟ بنابراین، ما میگوییم برای استحکام و جلوگیری از تضعیف نظام، باید این بودجه حذف شود. این را دلسوزانه هم میگوییم؛ نه از روی تخاصم با نهاد یا فعالیتی، بلکه از روی مهربانی و دوستی با مردم و با نظام است.
بنابراین، دولت باید این اقدام را انجام دهد. دولت باید با استدلال و دلیل از خودش اقتدار نشان دهد. اگر واقعاً نمیتواند این کار را بکند، اگر جای دولت بودم، کنار میرفتم و میگفتم من تشخیص میدهم این کارها را باید بکنم، اما نمیتوانم یا نمیگذارند انجام دهم. مسئولیت عواقب این هزینهها و کسری بودجه زیاد را نه برای خودم و نه برای مردم نمیتوانم بپذیرم.
حذف بودجه های زائد، جهت گیری دولت را نشان می دهد
*آقای مشایخی! به عقیده شما حذف این ردیفها و هزینههای زائد در مسیر اعتمادسازی و جلب همراهی مردم با اصلاحات اقتصادی است یا اثرگذاری حذف این بودجهها بر زندگی مردم تاثیر واقعی و ملموس هم خواهد بود؟
حذف این بودجهها جهتگیری دولت را نشان میدهد و این مهم است. بیشتر از اینکه مقدار بودجه این نهادها مسئله و مهم باشد، جهتگیری اهمیت دارد. شما نگاه کنید، اگر این نهادها با نرخ رشدی که در این چند سال رشد کردهاند، همچنان به رشد خود ادامه دهند، به زودی مقدار قابل توجهی از بودجه را به خودشان اختصاص میدهند. بعد، یک سری افراد – که اتفاقاً ممکن است خالص، صاف و پاک باشند – میآیند و زندگیشان را بر اساس این بودجهها شکل میدهند. بعد یک دفعه نمیتوانید این بودجهها را بپردازید و ابعاد قضیه بزرگتر میشود.
بنابراین با 2 مسئله مواجه هستیم. نخست، حذف بودجههای سازمانهایی که ثمربخش نیستند. دولت باید با شاخصها نشان دهد، این سازمانها چه ثمرهای داشتهاند. اگر ثمرهای نداشتهاند، بودجهشان حذف شود. این جهتگیری دولت در جهت کارآمدتر کردن بودجه سازمانهای دولتی است. ممکن است سازمانهای دولتی هم وجود داشته باشند که واقعاً ثمرهای ندارند. باید آنها را کم کنند و کوچک کنند. این امر فقط مربوط به نهادهای به اصطلاح غیردولتی نیست؛ در خود دولت هم ممکن است سازمانهایی باشند که بودجه میگیرند، اما خروجیشان معلوم نیست.
اگر بودجه برخی نهادها کنترل نشود دیگر قابل کنترل نیستند
این اقدام، جهتگیری دولت را نشان میدهد که مصمم هستیم بودجهمان را جایی مصرف کنیم که اثربخشی مشخصی برای مردم داشته باشد. این جهتگیری فوقالعاده مهم است.
نکته دوم، رشد این نهادهاست. اگر نهادهای یاد شده با این نرخ رشد به جلو بروند، سهم شان روزبهروز بیشتر میشود. درست است از یک چیزی نزدیک به صفر شروع میکنند، اما هرچه جلوتر میروند، با این نرخ رشد، بزرگتر و بزرگتر میشوند و دیگر قابل کنترل نیستند. بعد هم، زندگی تعداد بیشتری از افراد خالص و شاید متدین به این پولی که به آن سازمانها میرود، وابسته میشود و وقتی شما نتوانید ادامه دهید، به زحمت میافتند.
هریارانهای که میدهیم بایدبه کالا برسد
*در این بیانیه تاکید شده است زیرساختهای حمایتی و سازوکارهای جبرانی حداقلی باید طوری طراحی شوند که فشار اصلاحات قیمتی بر گروههای کمدرآمد به حداقل ممکن برسد، بیآنکه به بازگشت سیاستهای پرهزینه و ناکارآمد گذشته منجر شود.این موضوع از چه مسیرهایی قابلیت اجرایی شدن دارد؟
به نظر من، مهمترین مسیری که میتواند طی شود، همان کالابرگ الکترونیکی است. هر یارانهای که میدهیم باید به کالا برسد؛ یعنی از طریق کالابرگ به دست مصرفکننده نهایی برسد، نه به دست عواملی که قرار است مصرفکنندهها را تأمین کنند.
چقدر از یارانهای که الان با ارز ترجیحی به واردات کالاهای اساسی می دهیم، به مصرفکننده نهایی میرسد؟ الان مشهور است که میگویند بیشتر این کالاهای اساسی با ارز آزاد یا بیشتر از ارز آزاد در بازار به فروش میرسد. این وسط چه کسی این سوبسید را میبرد؟ آیا بهتر نیست سوبسید به آنها ندهیم و از طریق کالابرگ به کسی بدهیم که مصرفکننده نهایی است؟ و بگوییم نیازهای اساسیشان را از طریق کالابرگ با قیمتهایی که میتوانند تحمل کنند، تأمین میکنیم.
به همین دلیل میگوییم تور حمایتی باید با قوت انجام شود و قشر ضعیف جامعه نباید از اصلاحاتی که دارد انجام میشود، لطمه ببیند.
ارسال نظر