نقطه عطف تاریخی و کارتهای روی میز ایران | دو سناریوی نگرانکننده برای اسرائیل چیست؟
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از اکوایران، در شرایطی که پس از جنگ دوازده روزه معادلات خاورمیانه دستخوش تغییرات ژرفی شده، به نظر میرسد تهران در حال محاسبه گزینههای خود است.
نقطه عطف تهران
به نوشته ولی نصر، استاد دانشگاه جان هاپکینز در اکونومیست، ایران در نقطه عطف قرار دارد. وزن استراتژیک این کشور دچار تحولات شگرفی شده است. اگر چه آمریکا میخواهد ایران از برنامه هستهای و سیاستهای منطقهای خود دست بردارد، اما در تهران محاسبات متفاوتی برقرار است. با توجه به تحولات دو سال اخیر، اولویت تهران آمادگی برای هر گونه درگیری بعدی است.
پس از خروج آمریکا از توافق هستهای تاریخی با ایران که باراک اوباما در سال ۲۰۱۵ به آن دست یافته بود، تهران چشمانداز دیپلماسی را رد کرد، اما همچنان تصور میشد میتوان از جنگ اجتناب کرد. این ابهام استراتژیک زمانی غیرقابل دفاع شد که اسرائیل از خطوط قرمز در لبنان و سوریه رد شد. سپس آمریکا دیپلماسی را به نفع حمله نظامی کنار گذاشت.
کارتهای روی میز و استراتژی تازه
به باور نصر، تهران در تلاش است استراتژی جدیدی ارائه دهد؛ استراتژیای که با ترغیب آمریکا به مشارکت در معامله، از جنگ دیگری جلوگیری کند.
تهران معتقد است که هنوز کارتهایی برای بازی دارد. برنامه هستهای و همچنین ذخایر اورانیوم غنیشدهاش هنوز وجود دارد. آمریکا و اسرائیل ممکن است حملات بیشتری را در نظر بگیرند. چالش این است که دولت ترامپ متقاعد شود که دیپلماسی بهترین گزینه است.
دو مسیر پیش رو
اما آیا ایران آماده است تا برای رسیدن به توافق از خطوط قرمز قبلی خود فراتر رود؟ ایرانیها در این مورد اتفاق نظر ندارند. یک گروه رو به رشد استدلال میکنند که دکترین هستهای ایران اکنون باید تغییر کند. از سال ۲۰۰۳، ایران در مورد پیگیری برنامه هستهای خود صریح بوده و در عین حال سلاحهای هستهای را رد کرده است. ایران در مذاکرات شرکت کرد و با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری داشت، اما غرب هرگز از اهداف تهران متقاعد نشد. ایران انتظار داشت که برنامه هستهای رو به گسترش آن، آمریکا را مجبور به بحث در مورد لغو تحریمها کند. اما اهرم هستهای فقط غرب را نگران کرد و منجر به تحریمهای بیشتر شد.
اکنون تندروها به همراه بسیاری از میانهروها، استدلال میکنند که ایران اکنون باید کاری را که از ابتدا باید انجام میداد، انجام دهد: پیروی از مسیر هستهای هند، کره شمالی و پاکستان. آنها استدلال میکند که ایران باید به سوی بازدارندگی هستهای حرکت کند.
اما مخالفان استدلال میکنند که این مسیر تنها انزوا و درگیری بیشتر را به دنبال خواهد داشت و ایران باید در ازای دریافت کمکهای اقتصادی معنادار، با کاهش شدید برنامه هستهای موافقت کند. آنها معتقدند که این مسیر زمینهی رفاه اقتصادی ایرانیان را هموار میکند و مسیر اولی امنیت به همراه نخواهد داشت، بلکه فلاکت اقتصادی به همراه میآورد. اکنون تهران در حال سنجش گزینههای خود است و شاید مسیر دنگ شیائوپینگ برای چین را برگزیند.
هشدار تلآویو و خطر اشتباه محاسباتی
در همین شرایط، یورونیوز با انتشار گزارشی از هشدار اسرائیلیها نسبت به با سرعت بالای بازسازی زرادخانه موشکی ایران خبر داده است. این گزارش به نقل از مقامات نظامی اسرائیل و ارزیابیهای اطلاعاتی منطقهای نوشته ایران شش ماه پس از جنگ 12 روزه با اسرائیل، تولید انبوه موشکهای بالستیک را از سر گرفته و کارخانهها "بیوقفه" برای بازسازی قابلیتهای آسیبدیده از حملات اسرائیل فعالیت میکنند.
به گفته علی واعظ، مدیر پروژه ایران در گروه بینالمللی بحران، مقامات ایرانی به او گفتهاند که کارخانههای موشکسازی «بیوقفه» فعال هستند و «اگر جنگ دیگری رخ دهد، آنها امیدوارند به جای ۵۰۰ موشکی که طی ۱۲ روز شلیک کردند، ۲۰۰۰ موشک را همزمان شلیک کنند.» یک دیپلمات غربی ادعا کرده: «این وضعیت خطر اشتباه محاسباتی را افزایش میدهد.»
رزمایشهای هشداردهنده تهران
ایران جمعه یک رزمایش بزرگ دریایی سپاه در خلیج فارس برگزار کرد که این رزمایشها شامل موشکهای کروز و بالستیک با برد ۲۰۰۰ کیلومتر و همچنین پهپادهای انتحاری است. سه سامانه پدافند هوایی در شرایط جنگ الکترونیک در این رزمایش مستقر شدند. طبق گزارشهای رسانههای ایرانی، «این سامانهها با استفاده از هوش مصنوعی توانستند اهداف پروازی و دریایی را در کسری از زمان شناسایی کرده و با دقت بالا به آنها اصابت کنند.»
طبق گزارشها، واحدهای دریایی ایران در روز اول رزمایش «به کشتیهای آمریکایی حاضر در منطقه هشدار دادند و پیام قاطع خود را منتقل کردند»، اگرچه محتوای دقیق پیامها مشخص نشده است و نیروهای آمریکایی در خلیج فارس اظهار نظری نکردهاند. ایران همچنین روز جمعه پایان رزمایشهای مشترک «ضد تروریستی» در آذربایجان شرقی با حضور کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای را اعلام کرد.
به ادعای دیپلماتهای غربی، اسرائیل از طریق واسطههای غربی سعی کرده به ایران پیام دهد که به دنبال رویارویی مستقیم دیگری نیست. با این حال، مقامات ایرانی این پیامها را فریبنده دانسته و آنها را رد کردهاند.
در همین حال، علی محمد نائینی، سخنگوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روز یکشنبه در سخنرانی خود به مناسبت روز دانشجو اعلام کرد که سپاه در طول درگیری ۱۲ روزه، دو بار پالایشگاه حیفا را گلولهباران کرده و یک مقر موساد را هدف قرار داده و ۳۶ نفر را کشته است. نائینی گفت: «اگر آنها به تأسیسات ذخیره سوخت ما در تهران حمله کردند، ما پنج ساعت بعد در دو نوبت به پالایشگاه حیفا حمله کردیم. اگر آنها مرکز اطلاعاتی ما را هدف قرار دادند، ما مرکز موساد را هدف قرار دادیم و آنها ۳۶ نفر را کشتند». نائینی همچنین متذکر شد که دقت حملات موشکی ایران در سطحی بوده که طبقه منفی یک ساختمان ۳۲ طبقه، که مرکز دادههای تبادل اسرائیل بود، دقیقاً هدف قرار گرفته است.
دو سناریوی نگرانکننده برای اسرائیل
راز زیمت، مدیر گروه ایران در مؤسسه مطالعات امنیت ملی در تلآویو، وضعیت فعلی بین ایران و اسرائیل پس از درگیری ۱۲ روزه را «بسیار ناپایدار» خواند و گفت که هر دو طرف اکنون در حال مدیریت درگیری هستند. به گفته زیمت: «دو سناریو برای اسرائیل نگرانکننده است؛ اولین سناریو، خطای محاسباتی هر دو طرف است که البته احتمال کمتری دارد. اما سناریوی محتملتر این است که ایران بخواهد غنیسازی اورانیوم را از سر بگیرد».
به گفته این تحلیلگر، اسرائیل هنوز در مورد چگونگی واکنش نسبت به از سرگیری برنامه موشکهای بالستیک ایران و اینکه در چه مقطعی چنین اقداماتی را عبور از خط قرمز میداند، مردد است. برخلاف برنامه موشکهای بالستیک، از سرگیری غنیسازی اورانیوم یا هرگونه اقدامی برای بازیابی ۴۴۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای تا ۶۰ درصد که ظاهراً زیر آوار تأسیسات هستهای مورد حمله ایران دفن شده، احتمالاً منجر به واکنش اسرائیل خواهد شد.
به گفته دیپلماتهای غربی، اگرچه به نظر نمیرسد ایران به دنبال تسریع برنامه هستهای خود باشد، اما اولویت تهران احیای پروژه موشکهای بالستیک خود است. به گفته مقامات آمریکایی و اسرائیلی، این برنامه میتواند به طور چشمگیری بر نتیجه هرگونه رویارویی احتمالی تأثیر بگذارد.
ارسال نظر